مدح و مناجات با امام هادی علیهالسلام
ای نـور حق امـام دهـم مالـک الرّقـاب شرمنـده پیـش مهـر رخـت نـور آفـتاب ای یـادگـار نُـه خـلـف خــاتــم الــرُّسُـل وی جـانـشـین هـشـت وصیِّ ابـوتـراب حق بسته هفـت باب جهـنم ز راه لطف بر روی دوستان تو از شیخ تا به شاب پیوسته انس و جن و ملک با تمام خلق از شش جهت شوند ز فیض تو کامیاب شـاهـا تـوئـی امــام هــدی مـنــبـع نــقـا غـوث وری و طـود نهی محـیی کـتاب نور مُبین و رمز متـین کهـف مُذنـبـیـن حصن حصین و خسرو دین هادی صواب در وادی ضـلالـت و حـیـرت نـمیفـتـد هر کس که از هـدایت تو کرد اکـتساب مشمول لطف و مرحمتت گر کسی نشد هـرگـز ره نـجـات نـیـابد ز هـیـچ بـاب لکن بسی دریـغ که از خـصم بد شـعار شد ظلمها به ساحت قـدس تو بیحساب دادَت خـرابه جـا مـتـوکـل چو از عـناد در حیرتم که از چه نشد این جهان خراب؟ هوش از سرم رود چو کنم یاد آن شبی کان مست خواستت بسوی مجلس شراب دون پروری دهر همین بس که خصم دون باشد سـوار اسب و پـیاده تو در رکـاب آخر ز زهر معتز دون چون شدی شهید قـلب بـتول جـدّهات از غـصه شد کباب شاها عـنایتی به «مروج» نـما ز لطف تا روز رستخـیـز شـود ایمن از عـذاب |